Saturday 17 February 2007

هنرمند ِ بزرگ شدن

هنرمندان زیادی دور و بر ما پیدا می شوند که همیشه به دیگران سفارش می کنند «اگر می خواهید هنرمند بزرگی بشوید حتماً به یک آموزشگاه و یا دانشکدهء هنری نیاز دارید و یا باید یک دورهء هنری را پشت سر بگذارید». از مهمترین مراحل همیشگی در هنر، یکی یادگیری است و دیگری کشف خود. تو نمی توانی در زمان محدودی که در دانشکده و یا یک کلاس هنری صرف می کنی همه چیز را دربارهء هنر بدانی. شاید تمام چیزهایی را که تو به آنها نیاز داری ظرف تنها چند هفته و یا چند ماه نشانت دهند، اما نه همهء چیزهایی را که استادان بزرگ برای کمالش عمری را روز و شب صرف کرده اند. مسئله اینجاست که تمام آن دانش و تکنیکی را که معلم و یا استاد به تو می آموزد، تنها یک راهنمایی به حساب می آید و تازه اگر تجربه شان کنی، فقط به درد زمانی می خورند که وقتی در حین کار هنری دچار مشکلی می شوی، کمکت کنند تا از چاله بیرون بیایی.
در نقاشی هم ماجرا به همین شکل است. وقتی بخواهی تنها از اصول و قواعد در نقاشی ات استفاده کنی، نتیجه ای که حاصل می شود این است که در انتها می بینی مجموعهء کارت خوشایند نیست و فضای آن گرفته و کدر است، اما زمانی که از ایده های خودت در نقاشی استفاده می کنی، در عین حال که می بینی نقاشی ات آزادتر به نظر می رسد و رنگ آمیزی بیشتری در آن دیده می شود، احساس می کنی که وزن و قافیهء هماهنگی در سراسر نقاشی ات نیز جریان دارد و در دلت شعفی را احساس می کنی که اگر بخواهی مقایسه اش کنی چیزی است شبیه مدیتیشن. این، آن زمانی است که احساس می کنی چیزی را که مدتهاست در جستجویش بوده ای پیدا کرده ای. این همان عصارهء خلاقیت است که حالا دارد در روح ِ اثر ِ تو جریان پیدا می کند. آن وزن و قافیه را دنبال کن، مطمئنم که آن وقت نقاش بزرگی خواهی شد!


0 comments: