Friday, 2 February 2007

دربارهء من

این صفحه را باز کرده ام تا در باب موضوعاتی بنویسم که که به نوعی مشغولیات ذهنی منند، همیشه یا درباره شان می خوانم و یا به آنها فکر می کنم. باشد تا از این راه فرصتی هم برای بحث و تبادل نظر با شمایی فراهم بیاید که نوشته هایم را می خوانید.
از مهمترین علاقه های من نقاشی است که البته دلایل بسیاری هم برای آن دارم.
برخلاف نظر زیگموند فروید، جنگ و خونریزی را امر اجتناب ناپذیر بشرنمی دانم و باور دارم که سرشت انسان از خمیره ای آمیخته با نور و عشق و رنگ ساخته شده است. هنر را نتیجهء بی بدیل این آمیختگی می دانم.
ترکیب رنگ و علم رنگ شناسی را بسیار دوست دارم، چنان که معمولاً آثارهنرمندان مورد علاقه ام نیز سرشار از رنگ و احساسند. نقاشانی چون پیسارو، مونه، کلیمت، سزان، شاگال، ماتیس و.....که ذکر نام تمامی آنها در این دفتر نمی گنجد.
این که هنر چه نقشی در زندگی ما بازی می کند و تا چه حد در برابر آن مسئولیم، سؤالهایی هستند که هنوز پاسخ قاطعی برای آنها نیافته ام. اندی وارهول معتقد است هر روز بیش از پیش با تصاویر بمباران می شویم، تا جایی که دیگر از خود واقعی ما جز گوشت و خون چیزی باقی نمی ماند و هر چه می گذرد بیشتر به تندیسی بی رنگ و رو و کسالت بار تبدیل می شویم. آیا نقش هنرمند یادآوری خود واقعی انسان است؟ آیا هنرمند هست تا آدمیان فراموش نکنند که چه بوده و هستند؟...... دوست دارم پاسخ پرسشهایی از این دست را بیابم.


0 comments: