چه چیزی دانائه را تا این حد جذاب می کند؟ چه رازی در نقاشی های نودا فریتاس، موسیقی، کتیبهء بتهوون، امید، بوسه و....وجود دارد؟ آیا نگاه و حالت چشمان ِ زنان در آنهاست؟ آیا المان مشترکی نیست که در تمام این نقاشی ها به طور یکسان دیده می شوند؟... چرا...
شاید باور نکنیم اما به طور حتم موی قرمز نقشی اساسی در آنها بازی می کند. پدیدهء جالبی که نه تنها توجه کلیمت بلکه توجه بسیاری از هنرمندان* و حتی شاعران دیگری را نیز به خود جلب کرده است.
مردمان مو قرمز تنها دو درصد از مردمان جهان را تشکیل می دهند. دلیل این رنگ را جهشی در کروموزوم ١٦ می دانند. از قدیم می گفتند که بیشتر مو قرمزها در ایرلند زندگی می کنند و پس از آن اسکاتلند با ١٤ در صد مو قرمز، جلو دار دیگر سرزمین هاست. ٢درصد آلمانها مو قرمزند و در آمریکا و انگلستان تنها ٤ درصدشان از این پدیدهء طبیعی بهره برده اند. وقتی همه را سر جمع کنیم می بینیم که ژرمن ها، انگلساکسون ها، کلت ها و وایکینگ ها بزرگترین گروه مو قرمزها را تشکیل می دهند و گفته می شود که تا سال ٢١٠٠ نسلشان مغلوب نسل ِ تیره موها خواهد شد و از بین خواهد رفت. مو قرمزها پوستی بسیار روشن دارند و تعداد موهایشان از بلوندها و مو خرمایی ها بسیار کمتر است. به ندرت موهایی کلفت دارند و بیشتر اوقات موهایشان مانند سیم ظرفشویی تاب دار و وز کرده است. موقرمزها را از قدیم آدمهایی رازآلود، متفاوت و خاص،جذاب، گاه اروتیک و گاه معصوم و دارای هاله ای قدسی می دانسته اند. و گاهی نیز آنها را با جادوگران اشتباه می گرفته اند.
اما چرا کلیمت علاقمند بوده تا این تیپ زنان را در کارهایش بیاورد؟
زنان در آثار او گویی یک خدا- مادر ند، محبوبه هایی با شکوه، گاه همراه با شعله ای نحس و المان هایی اروتیک. این رد پا را در تصویر «امید» او نیزبه خوبی می توانیم ببینیم. زن باردار و برهنه ای که مطابق عنوان اثر، مظهر امید است. از آنجایی که در زمانهء کلیمت، زنان باردار تا حد امکان خود را می پوشاندند، دور از ذهن نیست که این تصویر در زمان خود جنجال بسیاری به پا کرده باشد و البته یکی از گرامی داشته شده ترین نقاشی های کلیمت تا کنون نیز به شمار می رود. اثری که در ١٩٠٣ خلق شد و گروه های مختلف اتریشی آن را کریه و قبیح و مزخرف و شرم آور لقب دادند. گویا قرمزی موی مدل برایشان شوک آور تر از اندام سراپا برهنه اش بوده است. مدل آن یکی از زنان مورد علاقهء کلیمت بوده با نام هرما که در زمان به نقش کشیده شدنش در این تصویر مدت زیادی نبود که کنار کلیمت دیده می شد. نقل قول کرده اند که کلیمت اندام پشت این زن را زیباتر از صورت زیبای مدلهای دیگر می دانسته. در سال ١٩٠۵ این نقاشی به دست مجموعه دار وینی، فریتس وارن دورفر افتاد، کسی که این نقاشی را تا مدتها در کمدی کهنه پنهان کرده بود و آن را تنها به دوستانش نشان می داد. این نقاشی سه بار دست به دست شد تا آن که در ١٩٦٢ گالری ملی گالاته آ در تورین ایتالیا مالکیت آن را به عهده گرفت. اما نمی دانم چطور شد که اینک بر دیوار گالری ملی ِ اوتاوای کانادا دیده می شود.
* نقاشانی که زنان موی قرمز را به تصویر کشیده اند: دانته گابریل روستی، جان کالیر، پیر آگوست رنوار، اِولین دمورگان و ...
پیوست ١:
١־ کتابی هم به زبان آلمانی با نام زنان با موهای قرمز به چاپ رسیده است. نویسندهء آن ایرملا هانور، یکی از چهار خواهر مو قرمز با والدینی موخرمایی است.
٢־ گزارش بی بی سی دربارهء مو قرمزها
٣־ فیلم بدو لولا بدو (١٩٩٩)
٤־ زندگی در منطقهء قرمز، گزارشی از دویچه وله
شاید باور نکنیم اما به طور حتم موی قرمز نقشی اساسی در آنها بازی می کند. پدیدهء جالبی که نه تنها توجه کلیمت بلکه توجه بسیاری از هنرمندان* و حتی شاعران دیگری را نیز به خود جلب کرده است.
مردمان مو قرمز تنها دو درصد از مردمان جهان را تشکیل می دهند. دلیل این رنگ را جهشی در کروموزوم ١٦ می دانند. از قدیم می گفتند که بیشتر مو قرمزها در ایرلند زندگی می کنند و پس از آن اسکاتلند با ١٤ در صد مو قرمز، جلو دار دیگر سرزمین هاست. ٢درصد آلمانها مو قرمزند و در آمریکا و انگلستان تنها ٤ درصدشان از این پدیدهء طبیعی بهره برده اند. وقتی همه را سر جمع کنیم می بینیم که ژرمن ها، انگلساکسون ها، کلت ها و وایکینگ ها بزرگترین گروه مو قرمزها را تشکیل می دهند و گفته می شود که تا سال ٢١٠٠ نسلشان مغلوب نسل ِ تیره موها خواهد شد و از بین خواهد رفت. مو قرمزها پوستی بسیار روشن دارند و تعداد موهایشان از بلوندها و مو خرمایی ها بسیار کمتر است. به ندرت موهایی کلفت دارند و بیشتر اوقات موهایشان مانند سیم ظرفشویی تاب دار و وز کرده است. موقرمزها را از قدیم آدمهایی رازآلود، متفاوت و خاص،جذاب، گاه اروتیک و گاه معصوم و دارای هاله ای قدسی می دانسته اند. و گاهی نیز آنها را با جادوگران اشتباه می گرفته اند.
اما چرا کلیمت علاقمند بوده تا این تیپ زنان را در کارهایش بیاورد؟
زنان در آثار او گویی یک خدا- مادر ند، محبوبه هایی با شکوه، گاه همراه با شعله ای نحس و المان هایی اروتیک. این رد پا را در تصویر «امید» او نیزبه خوبی می توانیم ببینیم. زن باردار و برهنه ای که مطابق عنوان اثر، مظهر امید است. از آنجایی که در زمانهء کلیمت، زنان باردار تا حد امکان خود را می پوشاندند، دور از ذهن نیست که این تصویر در زمان خود جنجال بسیاری به پا کرده باشد و البته یکی از گرامی داشته شده ترین نقاشی های کلیمت تا کنون نیز به شمار می رود. اثری که در ١٩٠٣ خلق شد و گروه های مختلف اتریشی آن را کریه و قبیح و مزخرف و شرم آور لقب دادند. گویا قرمزی موی مدل برایشان شوک آور تر از اندام سراپا برهنه اش بوده است. مدل آن یکی از زنان مورد علاقهء کلیمت بوده با نام هرما که در زمان به نقش کشیده شدنش در این تصویر مدت زیادی نبود که کنار کلیمت دیده می شد. نقل قول کرده اند که کلیمت اندام پشت این زن را زیباتر از صورت زیبای مدلهای دیگر می دانسته. در سال ١٩٠۵ این نقاشی به دست مجموعه دار وینی، فریتس وارن دورفر افتاد، کسی که این نقاشی را تا مدتها در کمدی کهنه پنهان کرده بود و آن را تنها به دوستانش نشان می داد. این نقاشی سه بار دست به دست شد تا آن که در ١٩٦٢ گالری ملی گالاته آ در تورین ایتالیا مالکیت آن را به عهده گرفت. اما نمی دانم چطور شد که اینک بر دیوار گالری ملی ِ اوتاوای کانادا دیده می شود.
* نقاشانی که زنان موی قرمز را به تصویر کشیده اند: دانته گابریل روستی، جان کالیر، پیر آگوست رنوار، اِولین دمورگان و ...
پیوست ١:
١־ کتابی هم به زبان آلمانی با نام زنان با موهای قرمز به چاپ رسیده است. نویسندهء آن ایرملا هانور، یکی از چهار خواهر مو قرمز با والدینی موخرمایی است.
٢־ گزارش بی بی سی دربارهء مو قرمزها
٣־ فیلم بدو لولا بدو (١٩٩٩)
٤־ زندگی در منطقهء قرمز، گزارشی از دویچه وله
پیوست ٢:
امید ١، ٠٨־١٩٠٧، گالری ملی هنر، اوتاوا، کانادا،
٦٧ x ١٨٩
امید ١، ٠٨־١٩٠٧، گالری ملی هنر، اوتاوا، کانادا،
٦٧ x ١٨٩
0 comments:
Post a Comment