پیش از این که خواندن این نوشته را آغاز کنی، یادت باشد که:
- هنرمندان اصولاً دوست ندارند دربارهء کارشان زیاد صحبت کنند. حتماً بارها این جمله را از دهانشان شنیده ای که گفته اند: اگر می خواستم دربارهء کارم توضیح بدهم، نویسنده می شدم.
- خیلی مهم است وقتی به دیدن یک کار هنری می رویم، یادمان باشد هنرمندان فرق ستایش و تحسین واقعی را از قلابی آن به خوبی تشخیص می دهند.
- هنرمندان اصولاً دوست ندارند دربارهء کارشان زیاد صحبت کنند. حتماً بارها این جمله را از دهانشان شنیده ای که گفته اند: اگر می خواستم دربارهء کارم توضیح بدهم، نویسنده می شدم.
- خیلی مهم است وقتی به دیدن یک کار هنری می رویم، یادمان باشد هنرمندان فرق ستایش و تحسین واقعی را از قلابی آن به خوبی تشخیص می دهند.
- وقتی از برابر کاری رد می شوی به خودت یادآوری کن آن چیزی که داری به آن نگاه می کنی، ممکن است هفته ها، ماهها و حتی سالها برای ساختن و یا ایده ء آن زمان برده باشد. پس به آن چیزی که نگاه می کنی، سخت احترام بگذار. مطمئن باش هنرمندان از این که مردم تحت تأثیر کارشان قرار بگیرند، خوشحال می شوند و از آنها قدردانی می کنند، اما لزومی هم ندارد برای ابراز آن هنرمند را با پرسش های نسنجیده برنجانی. گاهی بی پرسشی دربارهء اثر هم می شود با آن ارتباط برقرار کرد.
گاهی اوقات پرسش گر می خواهد عمق علاقه اش به هنر و به ویژه هنر ِ آن هنرمند را نشان بدهد، اما واقعیت این است که نمی داند سؤالش را چگونه بپرسد.
- آیا شما یک هنرمند معاصر به حساب می آیید؟ خوب معلوم است که همهء هنرمندان در زمان خودشان معاصرند!
- به چه جنبشی تعلق دارید؟ جنبش ها برچسب های تاریخی اند و این آیندگانند که در نگاه به گذشته شان با نام ها و دسته بندی ها برای هنرمندان تعیین هویت می کنند.
- به جای آن که بپرسید شما نقاشی رنگ روغن کار می کنید یا آکریلیک یا ...بهتر است بگویید می شود دربارهء تکنیک کارتان کمی توضیح بدهید؟
- آیا برای خودتان یک گالری دارید؟ هنرمندان معمولاً گالری ندارند. آنها در استودیو کار می کنند. این دو تا با هم خیلی فرق دارند.
- آیا در میان کارهایتان اثری هست که نخواهیدش؟ شما هیچ وقت از یک بانکدار می پرسید که آیا پولی دارد که آن را نخواهد؟
- کار شما دقیقاً شبیه کار فلان و یا بهمان هنرمند است. آیا منظورتان این است که کار من اصل نیست و یک کپی است؟
- باید خیلی جالب باشد که آدم همیشه یک سرگرمی داشته باشد. پس کی (ها) کار می کنید؟ آوخ! که این یک پرسش بین المللی است. هنرمندان خودشان خوب می دانند که آنها کارگر معدن، معلم مدرسه و یا کارمند ادارهء بیمه نیستند. اما آنها هم سخت کار می کنند و کارشان را واقعاً کار می دانند و آن را تفریح نمی دانند!
- پس برای گذران زندگی چه کار می کنید؟ هدف بیشتر هنرمندان این است که از راه هنرشان کسب درآمد کنند، اگرچه بعضی هایشان مجبورند راه درآمد دیگری هم داشته باشند. اما کار هنری را بهترین راه برای گذران زندگی می دانند.
- آیا در خانه کار می کنید؟ هنرمندانی که پاسخ بدهند بله! مخاطبشان فوری فکر می کند که هنر او یک جور سرگرمی به حساب می آید. یادمان باشد مکانی که هنرمندان در آن کار می کنند، کیفیت کار آنها را تعیین نمی کند!
- این کار تمام شده؟ حالا فرض کن تمام شده!
پیش آمده هنرمندی هرچند پرآوازه چیدمانش را بر روی زمین گذاشته و بازدید کنندهء محترمی در حین عبور از نمایشگاه لگدی به آن زده و به خیال خود جلوی پایش را تمیز کرده! هنرمند به طرفش دویده و گفته این کار من است! ...- جدی می گویید؟ فکر کردم آشغاله!
- مواظب ِ پرسش از موضوع حساسی مثل قیمت کار باشید. مثلاً هنرمندی تعریف می کند که خریداری جویای قیمت یکی از طراحی هایش می شود. چی؟ 30 هزار تومان؟ با این پول من می توانم یک کارتن کتاب بخرم!
- کار هنرمند را هرگز با اشتیاقی که خودتان برای فراگیری طراحی و نقاشی دارید مقایسه نکنید. من هم وقتی بازنشسته شدم / دانشگاهم تمام شد/ سه ماه تعطیلی که آمد/ کلاس زبانم که تمام شد......تصمیم دارم نقاشی را یاد بگیرم.
- یک بار جایی می خواندم شخص ثروتمندی، اثری را از هنرمندی می خرد و پس از مدتی منشی او با هنرمند تماس می گیرد که این نقاشی چند سانتی متر برای مبلی که قرار است بالای آن آویزان شود بلند تر است. می شود چند سانتی از نقاشی تان را ببُرید؟ هنرمند عصبانی می شود و در جواب می گوید: چرا از مبلتان نمی بُرید؟ و گوشی را قطع می کند. چند روز بعد آن زوج خریدار با او تماس می گیرند و از او به خاطر ایدهء خوبش تشکر می کنند و می گویند چند سانت از پایهء مبل را بریدیم و نقاشی حالا کاملاً اندازهء آن دیوار است!
این داستان البته پایان خوشی دارد. اما اگر از هنرمندان دیگر هم بپرسید داستانهای مشابهی برایتان تعریف می کنند. دربارهء سایز، قیمت، تکنیک کار....و خلاصه سؤالهایی که می تواند با اعتماد به نفس ترین هنرمندان را هم از پا در بیاورد.
این پست ادامه دارد....
گاهی اوقات پرسش گر می خواهد عمق علاقه اش به هنر و به ویژه هنر ِ آن هنرمند را نشان بدهد، اما واقعیت این است که نمی داند سؤالش را چگونه بپرسد.
- آیا شما یک هنرمند معاصر به حساب می آیید؟ خوب معلوم است که همهء هنرمندان در زمان خودشان معاصرند!
- به چه جنبشی تعلق دارید؟ جنبش ها برچسب های تاریخی اند و این آیندگانند که در نگاه به گذشته شان با نام ها و دسته بندی ها برای هنرمندان تعیین هویت می کنند.
- به جای آن که بپرسید شما نقاشی رنگ روغن کار می کنید یا آکریلیک یا ...بهتر است بگویید می شود دربارهء تکنیک کارتان کمی توضیح بدهید؟
- آیا برای خودتان یک گالری دارید؟ هنرمندان معمولاً گالری ندارند. آنها در استودیو کار می کنند. این دو تا با هم خیلی فرق دارند.
- آیا در میان کارهایتان اثری هست که نخواهیدش؟ شما هیچ وقت از یک بانکدار می پرسید که آیا پولی دارد که آن را نخواهد؟
- کار شما دقیقاً شبیه کار فلان و یا بهمان هنرمند است. آیا منظورتان این است که کار من اصل نیست و یک کپی است؟
- باید خیلی جالب باشد که آدم همیشه یک سرگرمی داشته باشد. پس کی (ها) کار می کنید؟ آوخ! که این یک پرسش بین المللی است. هنرمندان خودشان خوب می دانند که آنها کارگر معدن، معلم مدرسه و یا کارمند ادارهء بیمه نیستند. اما آنها هم سخت کار می کنند و کارشان را واقعاً کار می دانند و آن را تفریح نمی دانند!
- پس برای گذران زندگی چه کار می کنید؟ هدف بیشتر هنرمندان این است که از راه هنرشان کسب درآمد کنند، اگرچه بعضی هایشان مجبورند راه درآمد دیگری هم داشته باشند. اما کار هنری را بهترین راه برای گذران زندگی می دانند.
- آیا در خانه کار می کنید؟ هنرمندانی که پاسخ بدهند بله! مخاطبشان فوری فکر می کند که هنر او یک جور سرگرمی به حساب می آید. یادمان باشد مکانی که هنرمندان در آن کار می کنند، کیفیت کار آنها را تعیین نمی کند!
- این کار تمام شده؟ حالا فرض کن تمام شده!
پیش آمده هنرمندی هرچند پرآوازه چیدمانش را بر روی زمین گذاشته و بازدید کنندهء محترمی در حین عبور از نمایشگاه لگدی به آن زده و به خیال خود جلوی پایش را تمیز کرده! هنرمند به طرفش دویده و گفته این کار من است! ...- جدی می گویید؟ فکر کردم آشغاله!
- مواظب ِ پرسش از موضوع حساسی مثل قیمت کار باشید. مثلاً هنرمندی تعریف می کند که خریداری جویای قیمت یکی از طراحی هایش می شود. چی؟ 30 هزار تومان؟ با این پول من می توانم یک کارتن کتاب بخرم!
- کار هنرمند را هرگز با اشتیاقی که خودتان برای فراگیری طراحی و نقاشی دارید مقایسه نکنید. من هم وقتی بازنشسته شدم / دانشگاهم تمام شد/ سه ماه تعطیلی که آمد/ کلاس زبانم که تمام شد......تصمیم دارم نقاشی را یاد بگیرم.
- یک بار جایی می خواندم شخص ثروتمندی، اثری را از هنرمندی می خرد و پس از مدتی منشی او با هنرمند تماس می گیرد که این نقاشی چند سانتی متر برای مبلی که قرار است بالای آن آویزان شود بلند تر است. می شود چند سانتی از نقاشی تان را ببُرید؟ هنرمند عصبانی می شود و در جواب می گوید: چرا از مبلتان نمی بُرید؟ و گوشی را قطع می کند. چند روز بعد آن زوج خریدار با او تماس می گیرند و از او به خاطر ایدهء خوبش تشکر می کنند و می گویند چند سانت از پایهء مبل را بریدیم و نقاشی حالا کاملاً اندازهء آن دیوار است!
این داستان البته پایان خوشی دارد. اما اگر از هنرمندان دیگر هم بپرسید داستانهای مشابهی برایتان تعریف می کنند. دربارهء سایز، قیمت، تکنیک کار....و خلاصه سؤالهایی که می تواند با اعتماد به نفس ترین هنرمندان را هم از پا در بیاورد.
این پست ادامه دارد....
0 comments:
Post a Comment