Monday, 18 February 2008

محدودهء نوآوری

در بخشی از نمایشنامهء گالیلئو گالیلهء برتولت برشت، قهرمان نمایشنامه از قدرت یک جور نوآوری به شگفت می آید و می گوید: «در جوانی ام، در سینا دیدم چند تا بنّا، پس از جروبحثی پنج دقیقه ای، با یک طناب پیچی بهتر، یک رسم هزاران سالهء جابه جایی ِ تخته سنگ های گرانیت را تغییر دادند. همان جا بود که فهمیدم زمان قدیم دیگر گذشته است و زمان جدید فرارسیده. حالا دیگر صد ساله ها هم اجازه می دهند تا جوان ترها در گوششان تازه ها را فریاد بزنند».
حالا اگر این نوآوری قرار باشد پا به قلمروی هنرمندان بگذارد، که در واقع خانهء اصلی اش هم همان جاست، هنرمند قادر می شود با خلق تکنیک های تازه، و سبک های جدید نه تنها سطح هنرش را بالاتر ببرد، که حتی بیانش را هم آسان تر و واضح تر کند. اما اگر هنرمند قرار باشد هنرش را «به زور» به سوی نوآوری «هل» بدهد، آن وقت است که پیشرفت کارش مصنوعی و ساختگی از آب در می آید. حالا دوره وزمانه ای است که استاندارد هنر ِ خوب، هدف اصلی اش را از نیاز اصلی بشر بودن، به «متفاوت بودن» و «جدید بودن» داده است. حالا دیگر همه می خواهند متفاوت باشند. هیچ محدودیتی هم برای آن قائل نیستند.
چهار پنج سال پیش یکی از همین گروه های «نوآور» اتریشی به نام گلیتین یا گلاتین، در میدان ماکس - راینهارت ِ سالزبورگ مجسمه ای را از جنس پاپیه ماشه، جلوی ساختمان یک آتش نشانی به نمایش گذاشت. این مجسمه در زمان خودش جنجال زیادی به راه انداخت. طوری که دعوای سیاسی به جایی کشیده شد که رییس خانهء هنر سالزبورگ تصمیم به استعفا گرفت. جالب اینجا بود که هنرمندان بسیاری حتی از کشورهای همسایه برای دیدن این مجسمه به سالزبورگ می آمدند. گروه گلیتین یک گروه چهار نفره است، با ریشه های داداییسم در آثارشان. کارهایشان بیشتر نمایش عمومی است و همان طور که در غرب مد است، تابوشکنی، آزادی جنسی، رهایی تن و ....جزو اهدافشان به شمار می رود. در بی ینال ونیز ٢٠٠١ هم به عنوان هنرمندان پیشروی اتریش کاندید جایزه شده بودند. یک سری از کارهایشان را در سایت خودشان هم می شود دید. عکس این مجسمه را در همان زمان از روزنامهء کلاینه تسایتونگ بریدم و نگه داشتم. عکسی هم هست که چند روز بعد از آن به چاپ رسید و نشان می داد مجسمه را تا پیش از برداشتنش با پارچهء سفیدی پوشانده اند. اسکچ وعکس های این نمایش در سایت خود این گروه هم هست. و عکسهایی از یک مراسم عمومی که باسن چند مرد را به عنوان یک کیک جشن تولد با شمع پوشانده اند و آنها را روی دست می برند!
پیوست: آدرس های بالا، به شکل لینک کار نمی کنند. اما اگر آدرس ها را جداگانه در صفحهء دیگری تایپ کنید، قابل دیدن می شوند.


0 comments: