Thursday, 3 May 2007

صور حقیقی

چند روز پیش مجالی یافتم تا از نمایشگاهی به نام «نیروی نقاب» دیدن کنم. این نمایشگاه در قصر تراوتِن فِلس به مدت شش ماه یعنی تا آخر اکتبر برپا شده است. قصر نامبرده از زمان قرن پانزدهم بر روی تپهء زیبایی در ناحیهء اِنستال از توابع استان اشتایر مارک ِ اتریش بنا شده و هر از چندی میزبان نمایشگاههای هنری درخوری است.
نقاب های این مجموعه، دو دنیای متفاوت اسطوره ای را پیش روی بیننده قرار می دهند. نقاب هایی از قبایل یوروبا، ایگبو، گورنو، دوگون، و دان از آفریقای غربی و نقاب های سنتی اشتایر، سالزبورگ و تیرول از ناحیهء شرق آلپ. این نمایشگاه امکانی فراهم آورده تا این دو جهان به ظاهر متفاوت از ورای نقاب هایشان با یکدیگر به گفتگو بنشینند. اگرچه ژوزف کمپبل ِ اسطوره شناس تمام مذاهب دنیا را نقاب هایی بر یک حقیقت مطلق می داند. حقیقتی که در واقع از یک تبار جغرافیایی مشترک سرچشمه گرفته اند.










در طول اتاقهایی که نقاب ها یا بر دیوار آویزانند و یا بر صورت آدمک هایی بزرگ تر از اندازهء طبیعی انسانی قرار گرفته اند، آن چه بیش از پیش به چشم می خورد بازی آنها بر لبهء تیز شوخی و جدی است. مرزی بین تراژدی و کمدی که در عین حال در هر دو ادغام شده است. در کنار ماسک های به نمایش گذاشته شده تلویزیون های کوچکی نیز وجود دارند که در آنها فیلمهایی از آیین های گوناگون ملل پخش می شوند. در این فیلم ها، پوشندگان همین صورتک ها شرکت دارند و در برابر چشم ناظران ِ گاه مبهوت، گاه وحشت زده و گاه خندان، به رقص و نمایش مشغولند.
کمپبل هم در کتاب «نقابهای خدا» یش آورده است که در جشن ها و آیین های سنتی، نقاب ها از احترامی خدای گونه برخوردارند و هرچند همه می دانند که ساختهء دست انسانند و انسان آنها را به صورت زده است اما چنان جلوه ای خدای گونه دارند که گاه آنها را با خدا یکی می گیرند. او معتقد است آن که نقاب به صورت می زند، در واقع به بُعد دیگری پای می گذارد و همزمان با او تماشاچیان نیز همراهی اش می کنند. حال این که نقاب ها قدرتشان را از کجا می گیرند و چه تأثیری به روی انسان دارند... شاید بشود گفت که نیروی نقاب ها در تغییر و دگرگونی است. تغییر خود و محیط اطرافشان. و آن چه دیدن این نقاب های گوناگون به ذهن می آورد قرارگیری «بازی و فرهنگ» ، در تنگاتنگی یکدیگر است، که به اشتباه برخی آن را بسیار جدی و برخی بازی صرف می پندارند. آن ها در واقع به منزلهء رسانه ای ارتباطی اند.
در بروشور نمایشگاه نیز آمده است که: نقاب ها در اصل دو روی دارند. یک روی که جهان به آنان بخشیده است و روی دیگر آن صورت انسانی است. ...آنها یا زیبایند و یا بیش از حد نفرت انگیز و وحشتناک. آن قدر وحشتناک که قادرند با قدرت اهریمنی شان تمام ترسهای وجود را بیدار کنند. آنها گاهی روایت گر داستانهایی اسطوره ای اند و گاه تجسمی از تمام پلیدی های دنیوی. اما هر ناظری می تواند پیام آنها را به زعم خود دریافت کند. برای ارسال این پیام راز آلود، صورت واقعی شخص پشت نقاب، پنهان و از موهبت به کارگیری نیروی خاص میمیک صورتش محروم می ماند، اما اجازه می دهد تا صورتی بیگانه و بی تحرک به جای او زبان به سخن گشاید، هر حرکتش معنایی خاص پیدا می کند و شخصیت واقعی او همچنان در پس آن مخفی می ماند.


(استفاده از تصاویر به شرط اجازه از صاحب وبلاگ مانعی ندارد)


0 comments: