اشاره کرده بودم که نگاره های سه گانه و نمادین کلیمت همراه با چند اثر مشهور دیگر او در زمان جنگ سوزانده شدند. اما پیرامون جنجالی که دانشمندان و علم دوستان طراز اول اتریش در آن زمان بر سر این نقاشی ها به پا کردند، هنوز هم گفت و گوها می شود و داستان ها نقل می کنند.
اگرچه حالا دیگر روانشناسی فروید آن قدر جای خود را در اجتماع اتریش و دیگر کشورهای مدعی تحقیقات پزشکی باز کرده است که دیگر تصویر یک انسان برهنه، آبروریزی به شمار نمی رود. جایگاه هنر نیز اگر نگوییم والاتر شده، دست کم نسبت به گذشته دچار دگرگونی های بسیاری شده است و دیگر کسی آن قدرها به خاطر یک تصویر، های و هوی نمی کند و بلوا راه نمی اندازد. حالا دیگر بعد از حدود صد سال، اتریشی ها این سه گانه را در اندازه های واقعی شان چاپ و کپی کرده اند و در پی جشنی، با افتخار بر دیواره های موزهء لئوپولد آویخته اند تا بدین گونه چشمان مشتاق بسیاری را مهمان نوازی کنند.
«پزشکی» کلیمت یکی از جنجال برانگیز ترین ِ این سه اثر بوده است. استادان و پزشکان دانشکدهء نامبرده، نه تنها به این اثر (همچون آثار دیگر او) اتهام پورنوگرافی زدند که حتی این اثر را درکی کاملاً اشتباه از پیروزی نور بر تاریکی دانستند و همچون آن دوی دیگر اجازهء آویخته شدنش را بر دیوار سالن های مقدس دانشکده شان ندادند. در پی نمایش پیش طرح «پزشکی»، جنگ فرهنگی بزرگی نیز به پا شد و صنف پزشکان، آن را توهینی به خود قلمداد کرد و زمانی که ارنست اشتور در شرح این اثر، در نشریهء «فر ساکروم» نوشت: «زندگی بین پیدایش و فنا رخ می دهد، و زندگی راهش را بین تولد تا مرگ می آفریند. و هایگیه یا، دختر معجزه گر آئسکولاپ با دارویی که یافته است، هر رنج عمیقی را تسکین می دهد و درمان می کند»، منتقدان کینه جو و برآشفته تا آنجا پیش رفتند که در یکی از نشریات پزشکی از فر ساکروم شکایت کردند و خواستار توقیف آن شدند. این نزاع تا قلمروی دولتی و وزارتخانهء آموزش نیز پیش رفت، تا آنجا که پیشنهاد استادی کلیمت در آکادمی هنرهای تجسمی را از او پس گرفتند و از آن پس سفارش دولتی دیگری به کلیمت داده نشد.
نخستین چیزی که در این نقاشی به چشم می آید، نگارهء «هایگییه یا» ست. ماری دگرگون شده در چهرهء زنی که جام لاته یا آب فراموشی را به بینندگانش تعارف می کند. در پشت سر او ستونی از انسانهای برهنه، رودخانه ای از زندگی را به نمایش گذاشته اند. زندگی و مرگ را. و هایگیه یا در این میان خودش را به عنوان راه حل این معمای حل ناشدنی به ما معرفی می کند. تنها نقطهء اتصال نیافتهء این ستون، زن برهنهء معلقی است که دست خود را به سمت چپش دراز کرده و مردی از پشت نشسته که او نیز دستش را به موازات دست زن دراز کرده است. وزن اصلی این نقاشی بر دوش زنان است. از زنی حامله در بالای سمت راست گرفته تا مادری که کودکش را در سمت چپ و بالای گروه در آغوش گرفته است. کودکی جنین گونه نیز در بالای سر هایگیه یا دیده می شود و صورتی از پیری و نفرت در کنار کلهء مرگ خودنمایی می کند. مردان تصویر نیز همه پشت به ما دارند. در زمانه ای که هنوز فرهنگ پدر و مردسالاری با قدرت تمام به چشم می خورد، وجود کنایی زنان در این اثرجای بسی تأمل دارد. کلیمت با این اثر کنابه آمیز نه تنها اعتراضش را به نگاه مرد سالارانهء جهان اعلام داشته که حتی به خودبینی جامعهء پزشکی نیز دهن کجی کرده است.
* «هایگیه یا» یا «هایگه یا» از بانو خدایگان باستانی یونان، الههء سلامتی، تمیزی و بهداشت است و بیش از آن که او را مظهر درمان بیماری بدانند، او را سمبول پیشگیری و سالم ماندن دانسته اند.
پیوست:
- نگارهء اول: پزشکی (اجرای نهایی)، ٠٧־١٩٠٠، رنگ و روغن روی بوم، سوزانده شده در سال ١٩٤۵
٤٣٠x٣٠٠
- نگارهء دوم: پزشکی، ٩٨־١٨٩٧ ، رنگ و روغن روی بوم، مجموعهء خصوصی، وین
٧٢x۵۵
اگرچه حالا دیگر روانشناسی فروید آن قدر جای خود را در اجتماع اتریش و دیگر کشورهای مدعی تحقیقات پزشکی باز کرده است که دیگر تصویر یک انسان برهنه، آبروریزی به شمار نمی رود. جایگاه هنر نیز اگر نگوییم والاتر شده، دست کم نسبت به گذشته دچار دگرگونی های بسیاری شده است و دیگر کسی آن قدرها به خاطر یک تصویر، های و هوی نمی کند و بلوا راه نمی اندازد. حالا دیگر بعد از حدود صد سال، اتریشی ها این سه گانه را در اندازه های واقعی شان چاپ و کپی کرده اند و در پی جشنی، با افتخار بر دیواره های موزهء لئوپولد آویخته اند تا بدین گونه چشمان مشتاق بسیاری را مهمان نوازی کنند.
«پزشکی» کلیمت یکی از جنجال برانگیز ترین ِ این سه اثر بوده است. استادان و پزشکان دانشکدهء نامبرده، نه تنها به این اثر (همچون آثار دیگر او) اتهام پورنوگرافی زدند که حتی این اثر را درکی کاملاً اشتباه از پیروزی نور بر تاریکی دانستند و همچون آن دوی دیگر اجازهء آویخته شدنش را بر دیوار سالن های مقدس دانشکده شان ندادند. در پی نمایش پیش طرح «پزشکی»، جنگ فرهنگی بزرگی نیز به پا شد و صنف پزشکان، آن را توهینی به خود قلمداد کرد و زمانی که ارنست اشتور در شرح این اثر، در نشریهء «فر ساکروم» نوشت: «زندگی بین پیدایش و فنا رخ می دهد، و زندگی راهش را بین تولد تا مرگ می آفریند. و هایگیه یا، دختر معجزه گر آئسکولاپ با دارویی که یافته است، هر رنج عمیقی را تسکین می دهد و درمان می کند»، منتقدان کینه جو و برآشفته تا آنجا پیش رفتند که در یکی از نشریات پزشکی از فر ساکروم شکایت کردند و خواستار توقیف آن شدند. این نزاع تا قلمروی دولتی و وزارتخانهء آموزش نیز پیش رفت، تا آنجا که پیشنهاد استادی کلیمت در آکادمی هنرهای تجسمی را از او پس گرفتند و از آن پس سفارش دولتی دیگری به کلیمت داده نشد.
نخستین چیزی که در این نقاشی به چشم می آید، نگارهء «هایگییه یا» ست. ماری دگرگون شده در چهرهء زنی که جام لاته یا آب فراموشی را به بینندگانش تعارف می کند. در پشت سر او ستونی از انسانهای برهنه، رودخانه ای از زندگی را به نمایش گذاشته اند. زندگی و مرگ را. و هایگیه یا در این میان خودش را به عنوان راه حل این معمای حل ناشدنی به ما معرفی می کند. تنها نقطهء اتصال نیافتهء این ستون، زن برهنهء معلقی است که دست خود را به سمت چپش دراز کرده و مردی از پشت نشسته که او نیز دستش را به موازات دست زن دراز کرده است. وزن اصلی این نقاشی بر دوش زنان است. از زنی حامله در بالای سمت راست گرفته تا مادری که کودکش را در سمت چپ و بالای گروه در آغوش گرفته است. کودکی جنین گونه نیز در بالای سر هایگیه یا دیده می شود و صورتی از پیری و نفرت در کنار کلهء مرگ خودنمایی می کند. مردان تصویر نیز همه پشت به ما دارند. در زمانه ای که هنوز فرهنگ پدر و مردسالاری با قدرت تمام به چشم می خورد، وجود کنایی زنان در این اثرجای بسی تأمل دارد. کلیمت با این اثر کنابه آمیز نه تنها اعتراضش را به نگاه مرد سالارانهء جهان اعلام داشته که حتی به خودبینی جامعهء پزشکی نیز دهن کجی کرده است.
* «هایگیه یا» یا «هایگه یا» از بانو خدایگان باستانی یونان، الههء سلامتی، تمیزی و بهداشت است و بیش از آن که او را مظهر درمان بیماری بدانند، او را سمبول پیشگیری و سالم ماندن دانسته اند.
پیوست:
- نگارهء اول: پزشکی (اجرای نهایی)، ٠٧־١٩٠٠، رنگ و روغن روی بوم، سوزانده شده در سال ١٩٤۵
٤٣٠x٣٠٠
- نگارهء دوم: پزشکی، ٩٨־١٨٩٧ ، رنگ و روغن روی بوم، مجموعهء خصوصی، وین
٧٢x۵۵
رنگ برتر نگاره: قرمز و طلایی
- فر ساکروم نشریهء انجمن هنری یوگند استیل بوده است.
- فر ساکروم نشریهء انجمن هنری یوگند استیل بوده است.
0 comments:
Post a Comment