Tuesday 2 February 2010

آغاز دوباره

زمان زیادی از آخرین باری که اینجا نوشته‌ام می‌گذرد. می دانم که بارها زمان گذاشته‌اید و سراغ زن نارنجی آمده‌اید و با دست خالی بازگشته‌اید. می‌دانم که یک پوزش بلندبالا به همگی‌تان بدهکارم، چنان که سپاسگزارم برای ایمیل‌ها و کامنت‌هایی که در آنها سراغم را می‌گرفتید. چون و چرای نبودنم بازمی‌گردد به رویدادهای کنونی ایران و تأثیرشان بر ذهن و روحم، چنا‌ن‌چه حتی نقاشی‌هایی را هم که در این مدت کشیده‌ام به پایان نرساندم. اگرچه تا آنجا که می‌شد طراحی کردم، کتاب خواندم و فیلم تماشا کردم. از آنجا که شاید بدانید تا چه اندازه برایم مهم است تا آن چه در این جا با شما قسمت می‌کنم با دل و روحم هماهنگ باشد و در این میان نیز نمی‌توانستم همچون گذشته به چیستی هنر فکر کنم، باور می‌کنید که نوشتن دراین‌باره چقدر برایم دشوار بود.
ناخودآگاه جمعی همه‌مان در انتظار یک دگرگونی بزرگ است. دگرگونی نابی که شاید بتواند با گستردن بالهای حقیقت، به پرسشهایی که از پس ِ سالها در ذهنمان اسیر مانده بود بال ِ پرواز دهد.
******
دوست داشتم برای آغاز دوبارهء زن نارنجی، این فیلم انیمیشن دو بخشی (بخش اول، بخش دوم)، برگرفته از زندگی مجسمه‌ساز سوییسی آلبرتو جاکومتی را با هم ببینیم. با این که می‌دانم سرعت اینترنت در ایران تا چه اندازه پایین است، اما پیوند این انیمیشن و پیوندهای دیگری که به سرعت بالای اینترنت نیاز دارد اینجا خواهد ماند تا شاید بشود روزی همه با هم دوباره تماشایشان کنیم.
به امید آن روز
«یک روز زمانی که داشتم طرح دختر جوانی را می‌کشیدم، ناگهان پی بردم که تنها چیزی که در او زنده است، نگاه خیرهء اوست. دیگر بخش های سرش برایم جمجهء مرده‌ای بیش نبود. کسی که می‌خواهد مجسمهء آدم زنده‌ای را بسازد، بی‌شک بداند آن چه آن را زنده می‌سازد نگاه خیرهء اوست. چیزهای دیگر قابی بیشتر برای آن نگاه نیستند». از گفته‌های هنرمند


آلبرتو جاکومتی در اینترنت
دربارهء نگاه ابدی
کتابی دربارهء این هنرمند
بی‌بی‌سی در تاریخ چهارم فوریه، دو روز پس از این پست


6 comments:








Anonymous

said...

nv,n fv alh
درود بر شما و مرسي از اينكه دوباره نوشتي
واقعيت اين است كه هنرمندان هميشه براي من رازگونه بوده اند وشخصيتشان در پرده اي از ابهام.
شايد بتوان گفت كه هنر مندان روانكاواني مادر زاد هستند
مرسي براي همه چي





میس شانزه لیزه

said...

خیلی نگرانت بودم .... خیلی نامردی ...بابا بیا یه روز طرح منو بکش . هر مدلی هر شکلی بگی وای میستم . دعوتم کن به خدا ... صد بار به بلاگت سر زدم . نقاشی هام رو هم جایی نداردم به دستورت عمل کردم . دل تنگت بودم . کجا بودی حالا .





نیستان

said...

نیستان با مقاله زن بودن در نوشتار زنانه با محور قرار دادن آثار نویسندگان زنان وبلاگها به روز است. از شما گرامی که توجه ویژه ای به تفکرات زنان دارید با احترام دعوت می شود





Anonymous

said...

من عاشق ِنوشته هاتون هستم
خواهش ميكنم مثل ِدفعه ي قبل وبلاگتون رو جاست نكنيد .چون يك دفعه دست ِ ما از همه جا كوتاه خواهد شد
ماه مهر





دارشانا

said...

چه خوب شد دوباره آمدین ترانه عزیز .آرزوی موفقیت براتون دارم





زن نارنجی

said...

از مهربانی تک تک شمایی که همیشه با نوشته هایتان شرمنده ام می کنید سپاس گزارم، بسیار! از آن جایی که هالواسکن را از روی وبلاگ برداشته ام و دوباره به سیستم گذشتهء کامنت گزاری برگشته ام، چند تایی از دیدگاه های این پست هم از دیدرس خارج شده. برای همین آنها را اینجا کپی کرده ام. همهء دیدگاه های دیگر از نوشته های گذشته هم در جای امنی نگهداری می شوند که متأسفانه فرصت گذاشتن دوباره شان را زیر هر نوشته ندارم. امیدوارم به بزرگواری خودتان ببخشید:

Welcome back! we can't wait any longer to read your posts! We are so happy to have you here again. Thanks for coming back!
Mohammad | 02.02.10 - 11:09 pm | #
___________________________________

belakhareee oomadii
tebghe mamool aalii va fogholaade
behnam | 02.03.10 - 4:46 am | #
___________________________________
انیمیشن رو دیدم.بسیار لذت بردم مرسی از اینکه این فیلم رو معرفی کردی.از اینکه کار هنری میکنم خیلی احساس خوبی دارم. بعد از دیدن این فیلم احساسم خیلی بهتر شد.مرسی
ملیحه | Homepage | 02.04.10 - 9:53 pm | #