Friday 13 March 2009

بزرگترین معمای تاریخ هنر

اگر زمانی گذرت به موزهء لوور افتاد و هیجان ِدیدن یکی از شاهکارهای هنری دنیا، تو را با شتاب به سوی این مشهورترین اثر هنری جهان کشاند و علامت و فِلِش، یکی پس از دیگری تو را از تالاری به تالار دیگر برد، تا آنجا که وقتی خواستی از آخرین راهرویی که تو را به آن تالار جادویی رهنمون می شود گذر کنی، کم و بیش صدای تاپ تاپ قلبت را شنیدی و به محض آن که پا به سالن گذاشتی، جمعیتی را دیدی که [به مدد تکنولوژی امروزه، دیگر می‌توانند در موزه‌ها عکس (بی‌فلاش) بگیرند] تق و تق بر دگمه‌های دوربینشان می‌زنند و دیگری را پس می‌زنند تا شاید چند سانتی‌متری بیشتر بتوانند به آن طناب قرمزی که سه چهار متر دورتر از دیوار قرار گرفته نزدیک شوند، تا شاید از آن فاصلهء دور با چشمهای تیز شده، دریابند چه چیزی در این تابلوی کوچک پنجاه- شصت سانتی ِ خاکستری و تیره هست که آن را تا این اندازه بر سر زبانها انداخته، زیاد تعجب نکن! چرا که آنجا خواهی فهمید تو تنها نیستی که از خودت این را می پرسی. تنها تو نیستی که با وجود این همه عکس ِ با کیفیت از مونالیزا در اینترنت و کتابها ناخودآگاه هیجانت را برای ثبت این لحظه‌ای که شاید دوباره دیگر در زندگی‌ات تکرار نشود، با فشار انگشت بر دگمهء دوربینت فرو می‌خوانی. عکسی که حتی اگر تمام تلاش خودت را هم بکنی نتیجه‌ای بهتر از این نخواهد داشت:
.
اما این پند مرا فراموش نکن و آن این که تلاش کن تا حتماً پیش از رفتن به آنجا برای آن که این ناامیدی وجود تو را هم فرانگیرد، چندی دربارهء این شاهکار لئوناردو داوینچی (که برخی تازه آنجا در جلوی تابلو از هم می پرسند این تابلو اثر کیست؟!) بخوانی.
وب سایت موزهء لوور این امکان را برای دوست‌داران این اثر قرار داده تا با کیفیت بهتر و آرامش بیشتری به آن نزدیک شوند، آن را تماشا کنند و در حال تماشا چندی نیز دربارهء آن که مونالیزا که بوده، چه داستانی بر این نقاشی رفته و آسیب‌ها و مرمت‌هایی که بر آن رفته بدانند. فقط کافی است که روی لینک قرمز رنگ آن کلیک کنی.


0 comments: