Wednesday 19 December 2012

یاسمینا رضا و هنرش

با خواندن نمایشنامهء «هنر» (نوشتهء یاسمینا رضا و ترجمهء خوب استاد عزیز داریوش مؤدبیان) باز هم آن خاطرهء قدیمی در ذهنم روشن شد. نخستین باری که به شهر گراتس رفتم، راهنمای عزیزی بود که با دل و جان می خواست تمام گوشه و زوایای این شهر قدیمی را که از قضا همان سال «شهر فرهنگی اروپا» هم خوانده می شد، نشانمان دهد. از آن جایی که سلیقه ام را می دانست ما را با خود به یک گالری قدیمی در مرکز شهر برد. صاحب گالری خانمی بود با قد بلند و پیرایشی بسیار مدرن و پالتویی با یقهء پوست خز. نگاهی که به در و دیوار آنجا انداختیم جز چند بوم خالی و سفید ندیدیم. جلوتر که رفتیم دیدیم روی بوم ها را با یک خودکار آبی گاهی یکی دو تا و گاهی هم دو سه تا دایره کشیده اند. هر چه تابلو را برانداز کردیم چیزی در نیافتیم. نامی هم پای اثر بود که در حال حاضر به خاطر ندارم و قیمتی حدود سه یا چهار هزار یورو هم پای آن ثبت شده بود. با دیدن قیمت هر سه با چشمهایی باز و ابروهایی بالا رفته همدیگر را نگاهی کردیم و آن راهنمای گرامی شجاعت به خرج داد و پرسید: ببخشید خانم، می شود لطفاً کمکی به ما کنید و توضیحی دربارهء این اثر بدهید؟ آن خانم هم با چانه ای بالا داده و لحنی بسیار جدی پاسخ داد: اینها اثر ِ ¤¤¤ است که از اولین نقاشان آوانگارد اتریشی به حساب می آید و از شهرت خاصی هم برخوردار است. چطور شما تا به حال از ایشان چیزی نشنیده اید؟...ما هم فکورانه، بله بله ای گفتیم و با تشکر فراوان، رو به آن تابلوها و پشت به آن خانم خندیدیم و از در گالری بیرون زدیم. از عاقبت آن تابلوها و خریداران بعدی اش نیز تاکنون بی خبریم. «رضا» هم می گوید که این نمایشنامه را بر اساس ماجرایی که برای خودش رفته نوشته است. یکی از دوستانش که متخصص پوست است، تابلویی سفید و بزرگ را به قیمت دویست هزار فرانک می خرد و به او نشان می دهد و «رضا» می خندد و به دوستش می گوید: تو دیوانه ای. و هر دو می خندند. آن دوست با «رضا» خندیده و هنوزهم با هم دوستند و دوستش هنوزهم تابلو را در خانه اش نگه داشته. در نمایشنامهء «هنر» اما سرژ (خریدار آن تابلوی سفید دویست هزار فرانکی) از خندهء دوستش مارک از کوره در می رود و بحث هایی که در پس آن پیش می آید و .....اما آنها با وجود همهء واکنش ها و پیچیدگی های ارتباطی شان همچنان دوست باقی می مانند! آن چه سبب شده تا «هنر» را دوست داشته باشم، دیالوگ هایی کوتاه و ساده است که در عین حال با ظرافت تمام کنش و واکنش های انسانی این سه شخصیت را با وجود تفاوت هایشان (نه فقط تفاوت در بحث ارزش گذاری تابلو) بیان می کند. خواندن این نمایشنامه را پیشنهاد می کنم.

پیوست: این نمایشنامه تاکنون به بیش از چهل زبان ترجمه شده و بیش ازهزار بار در کشورهای گوناگون به روی صحنه رفته.

نمایش هنر به زبان انگلیسی، زمان: یک ساعت و بیست و هفت دقیقه

هنر - نوشته: یاسمینا رضا. ترجمه : داریوش مؤدبیان .چاپ اول-1389. در 112صفحه



0 comments: